محافظت کردن نگاهبانی کردن: و محافظت کنند رعیت را بعدل و داد و مخالفت یکدیگر نکنند ادامه... نگاهبانی کردن: و محافظت کنند رعیت را بعدل و داد و مخالفت یکدیگر نکنند فرهنگ لغت هوشیار
محافظت کردن پاسداری کردن، حفاظت کردن، نگهبانی کردن، نگهداری کردن ادامه... پاسداری کردن، حفاظت کردن، نگهبانی کردن، نگهداری کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن تحفظ کرنا , حفاظت کرنا ادامه... تحفظ کرنا , حفاظت کرنا تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به اردو
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن ปกป้อง , ปกป้อง ادامه... ปกป้อง , ปกป้อง تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به تایلندی
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن korumak ادامه... korumak تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن melindungi ادامه... melindungi تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به اندونزیایی
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن রক্ষা করা , রক্ষা করা ادامه... রক্ষা করা , রক্ষা করা تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به بنگالی
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن सुरक्षा करना , रक्षा करना ادامه... सुरक्षा करना , रक्षा करना تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به هندی
محافظت کردنمُحافِظَت کَردَن proteggere ادامه... proteggere تصویر محافظت کردن دیکشنری فارسی به ایتالیایی